.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
"دو خاطره از یک مخاطره" از نماینده فقید ولی فقیه در مازندران

سالهای پایانی عمر شریف معظم له، با سلسله مباحث مقام معظم رهبری پیرامون شبیخون فرهنگی دشمن مصادف شده بود و لاجرم یکی از محوری ترین دغدغه های ایشان، طرح این مباحث و استقبال از طرح آن توسط دیگران بوده است، چرا که علی رغم استقبال لسانی قاطبه مخاطبان از این رهنمودها، در عمل حرکت قابل اعتنائی رویت نمی شد و این مسئله از جمله نگرانی های معظم له بوده است.

خاطره اول : پیگیری راه اندازی رادیو بابل در بازدید از جام جم

حاج آقا بسیار متمایل بود که شهرستان بابل هم مثل شهر گرگان که در آن زمان متعلق به مازندران بوده و یا شهرهایی مثل آبادان ، دزفول، اردبیل و غیره که مرکز استان نبوده، اما دارای رادیوی اختصاصی بوده اند، رادیو اختصاصی داشته باشد.

در این رابطه و در سال ۷۴ عده ای از مسئولین شهر بابل که حقیر هم با آنها توفیق همراهی داشتم، در رکاب ایشان و البته با هماهنگی قبلی به تهران رفته و روز بیادماندنی را در جام جم پشت سر گذاشتیم و طی آن ضمن برقراری یک جلسه بسیار جدی با جناب آقای دکتر لاریجانی که ریاست سازمان صدا و سیما را بعهده داشته اند و مرحوم مغفور جناب آقای کردان که معاونت اداری مالی سازمان بعهده ایشان بوده است، با سماجت پیگیر راه اندازی رادیو بابل شدیم که متاسفانه شرایط صدا و سیما بسیار سنگین بود و توان مالی یک شهرستان به اندازه تامین هزینه های اولیه آن در یک طرح مشارکتی نبود، اگر چه سازمان صدا و سیما حاضر شده بود که بجای ۴۰٪ به مشارکت ۶۰٪ تن در دهد! اما تامین یک هزینه یک میلیارد دلاری در آن سال هرگز از یک شهرستان بر نمی آمد و عملاً این خواسته محقق نگردید!

پس از آن و طی برنامه از قبل پیش بینی شده، بازدید جامعی از بخشهای مختلف سازمان صدا و سیما بعمل آوردیم که در هر بخش با توضیحات متصدیان امور، اطلاعات مناسبی را بدست می آوردیم و در اصل آن بازدید به منظور ارزیابی توانایی رسانه ای ما برای مقابله با شبیخون فرهنگی دشمن بود!

مهمترین بخشی که توسط ما با پیشگامی مرحوم آیةالله روحانی مورد بازدید قرار گرفت، بخش فنی سازمان و در اصل بخش ماهواره سازمان در یک فضای بسیار گسترده زیرزمینی و پناهگاهی بود که در آنجا ضمن رویت توان رسانه در پخش برنامه های تلویزیونی و ارسال ماهواره ای آنها در سطح جهان، شاهد حجم غیر قابل تصور شبکه های ماهواره ای دشمن به ایران اسلامی بودیم که در آن زمان این ارزیابی، یک برآورد نو و تازه و محیرالعقول بود!

نکته جالب توجه، اظهار تاسف حاج آقا از خجالت های احتمالاً بی مناسبت و گریزهای بی دلیل برخی از مسئولین به هنگام مشاهده این شبکه ها در زمان توضیحات مسئولین امر بوده است که حاج آقا تاکید کرد که هم به سرعت ببینید و هم به دقت بفهمید! اما فقط یکبار ببینید و یک عمر بشنوید تا بدانید که خانواده های ایرانی و فرزندان شما با چه تهاجمی مواجه اند و جامعه ما در معرض چه خطری است و انشاءالله این بازدید را مقدمه جدیت بیشتر برای مبارزه ای فراگیرتر علیه شبیخون فرهنگی قرار دهید!شما باید بفهمید که چرا رهبر عزیزمان چند سال است که به این مسئله می پردازد و چرا رهنمودهایش اجرا نمی شود!؟ من مطمئنم که بخش اصلی این مسئله به ندانستن های مسئولین بهر دلیلی برمی گردد و تا زمانی که ندانیم چه خبر است، نمی توانیم در این مبارزه کمکی کرده و نقشی داشته باشیم!

شما مسئولین یک شهر و یک جامعه اید، نه گریز شما امر پسندیده ایست و نه عادت شما به این دیدن ها ممدوح است، شما باید با این صحنه ها، مسئولانه برخورد کنید، به گردش که نیامده اید، سعی کنید از این فرصتها بیشتر بهره گرفته و اطلاعات و مهارتهای خود را افزایش دهید و ادا و اطوار درنیاورید!

خاطره دوم : سخنرانی در همایش آموزش و پرورش مازندران در ساری

سال ۷۵،زمانی که دوست عزیزم جناب آقای سید باقر پیشنمازی مدیرکل آموزش و پرورش مازندران بود، همایشی را با حضور روسای ادارات و روسای امور تربیتی آموزش و پرورش شهرستانها در باشگاه فرهنگیان ساری برگزار کرده بود که از مرحوم آیةالله روحانی بعنوان سخنران اصلی و نیز از حقیر بعنوان سخنران موضوعی دعوت کرد تا پیرامون ابعاد تشکیلاتی شبیخون فرهنگی و پرده های پنهان آن مطلبی را به همایش ارائه کنم.

حقیر به اتفاق مسئول روابط عمومی سازمان متبوعم در جلسه حضور یافته و از افاضات معظم له مستفیض شدیم و چون طبق روال ایشان پس از سخنرانی جلسه را ترک می کردند، ما آماده شدیم تا به بدرقه و مشایعت ایشان بپردازیم، ولی در نهایت تعجب شاهد تمایل ایشان به نشستن در جلسه شدیم و خود ایشان اشاره کردند که می خواهند مستمع باشند!

جالب اینجاست که ما برای مستند کردن مباحث خویش، غالباً محموله ای از کشفیات مربوط به شبیخون فرهنگی از جمله مجلات و سی دی های مستهجن و عکس ها و ابزار آلات مبتذل و مواردی از این دست را از راه دور و خیلی کلی به مخاطبان نشان داده و به ادامه صحبت می پرداختیم.

و در زمانی که منتظر بودم تا مجری، حقیر را برای سخنرانی به پشت تریبون دعوت کند، حاج آقا محتوای محموله ها را پرسید و من بی درنگ محموله ها را در اختیار ایشان گذاشتم و ایشان با رویت آنها، بدون آنکه درنگ کرده و یا تغیری نشان دهند، تاکید کرد که بجای ارائه از راه دور، این مجله باید بین این متولیان فرهنگی جامعه دست به دست شده تا همه بجای برداشت های پراکنده و کمرنگ، از غلظت و حجم و گستردگی این تهاجم مطلع شده و نگرانی را نه در زبان، که در دل خود هم احساس کنند!

با تاکید معظم له همین کار شد و زمانیکه حقیر مشغول سخن بودم، سکوت تاثیرپذیرانه ای جو همایش را فرا گرفته بود و پس از پایان سخنرانی، حجم قابل توجهی پرسش مکتوب به ما داده شد و ما زمانی که حاج آقا جلسه را ترک کرده بود، تا ساعتی دیگر به پاسخگویی اعضای همایش مبادرت ورزیدیم!در آن جلسه به حکمت یکبار دیدن این محموله ها و یک عمر فهمیدن محتوای شبیخون فرهنگی بیشتر پی بردم و خاطره بازدید از جام جم را در ذهن تداعی کردم!

روحش شاد و یادش همیشه گرامی و راهش پر رهرو باد.

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.176 seconds.